شعر یزد از شاعر یزدی رواست

متن مرتبط با «بند» در سایت شعر یزد از شاعر یزدی رواست نوشته شده است

شعر بند تنبانی

  • شعر بند تنبانی (1) بند تنبانت را دیده بودم شاعر كه به نام شعر ! آوردی تو ... تو بپوش این در و دروازه ی... ... شهر قزوین (1) اصطلاحی بود كه پنجاه سال قبل ، به خصوص در زادگاهم شهر یزد ، به شدت باب بود و بنده در این هجوبه ی خامسرائی جوانی بر علیه یكی از شاعران به اصطلاح استاد ادبیات ( كه علنا" به دانشجویان فحش هائی در همین ردیف می داد ) دانشگاه تهران آورده ام . گروه : نو نوع : نیمائی موضوع :طنز ، هجویه نام : شعر بند تنبانی شاعر : علیرضا آیت اللهی تاریخ : زمستان 1349 محل : تهران ,شعر نو ، هجویه ( اجتماعی ) ، شعر بند تنبانی ، علیرضا آیت اللهی ، زمستان 1349 ، تهران ...ادامه مطلب

  • وه چه زیباست گفتمان با عشق

  • گویدم دوستی ره جان است راه اگر هست راه جانان است عشق و لبخند جای نفرت و غم بسمِ الله ملحظ ِ آن است وه چه زیباست گفتمان با عشق ده چه زیباست گفتمان با عسق گویمش نه فرشته ای نه پری نه عظبم البلاء و دربدری دختری ! چون حوای روز ازل عشق بنهاده بر دل بشری وه چه زیباست گفتمان با عشق وه چه زیباست گفتمان با عشق گویدم راه کوته است و دراز  سهل یا ممتنع به عشوه و ناز سهل دارد خدا زمین و زمان  ممتنع ناصحان شندر غاز وه چه زیباست گفتمان با عشق وه چه زیباست گفتمان با عشق گروه : کهن نوع : ترجیع بند نام : راه اگر هست موضوع : عاشقانه - عارفانه - اجتماعی شاعر : علیرضا آیت اللهی تاریخ : زمستان 1346  محل : تهران ، دانشگاه تهران  ,شعر کهن ، ترجیع بند وه چه زیباست گفتمان با عشق ، شعر عاشقانه ، شعر عارفانه ، شعر اجتماعی ، علیرضا آیت اللهی ،زمستان 1346 ، تهران ...ادامه مطلب

  • شعرهای گزیده شاعر در نوجوانی خود (1)

  •  تابستان 1341 به این فکر افتادم که دفترچه ای از اشعار منتخب خود بسازم ؛ که از آنزمان شروع کردم و در پائیز و زمستان 1341 تعدادی را انتخاب و یادداشت کردم که بخشی از آن را شعر های شاعران بزرگ و شاعران یزدی تشکیل می دهند و بخشی دیگر را هم ابیات گزیده . اشعار آن دفتر چه ، که هموز هم پس از نیم قرن حفظ کرده ام ، به ترتیب درج عبارتند از : از سعدی : ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود   ... از وحشی بافقی : دوستان شرح پریشانی من گوش کنید ... از پژمان بختیاری : در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد از حافظ : فکر بلبل همه آنست که گل شد یارش از فرخی یزدی : شب چو در بستم و مست از می نابش کردم از آیتی یزدی : گفتم مگرت پسته نهان در دهن است  از هاتف اصفهانی : چه شود به چهره زرد من نظری برای خدا کنی از شجاع : گفتمت دم مزن از عشق دلا نشنیدی از وحشی بافقی : ای گل تازه که بوئی ز وفا نیست تو را از شجاع : جام اوٌل را زمی پرکردم و تا سر کشیدم از شهریار تبریزی : قدٌ تو نه آن سرو روانست که بود از عراقی همدانی : ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدائی از جیحون یزدی : مرا ترکیست مشکین موی و نسرین بوی و سیمین بر از مولوی بلخی : جز ما اگرت عاشق شیداست بگو از مهستی گنجوی : هرشب زغمت تازه عذابی بینم از حمیدی شیرازی : نرگس شهلای من شهلای من جای تو خالی از مولوی بلخی : من مست و تو دیوانه ، ما را که بر خانه از رامی یزدی : شنیدم که دوشینه در بزم غیر از نظام وفا : ای که مایوس از همه سوئی به سوی عشق روکن از حکیم یزدی : دیدمش شمع به کف سوی مزاری می رفت از حافظ شیرازی ک زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم از خواجو کرمانی : سوز جگر شمع ز پروانه بپرس از امٌ هانی یزدی : خال به کنج لب یکی طرٌه نشکفام دو از باباطاهر همدانی : تو که نوشم نه ئی نیشم چرائی از رهی معیٌری : نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی از بابا طاهر همدانی : اگر دل دلبره دلبر کدومه از امیر معزٌی : صنما ما زره دور و دراز آمده ایم از ایرج دهقان ملایری : مرا آن روز آن گل گفت در گوش از دکتر اسلامی یزدی : شب آخر دوان دوان رفتم از دکتر ایرج دهقان ملایری : شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت از بابا طاهر همدانی : زدست دیده و دل هردو فریاد از همام تبریزی : ای آرزوی چشمم رویت به خو,غزلیٌات منتخب ٫ ترجیع بندهای منتخب ، اشعار منتخب ( گزیده ) ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها