شعر یزد از شاعر یزدی رواست

متن مرتبط با «گر» در سایت شعر یزد از شاعر یزدی رواست نوشته شده است

گر آدمی چو ما همه باید به یک مرام

  • تخریب آثار شهری - ملٌی و تاریخی در عراق توسط داعش   تخریب آثا رسمبلیک - ملٌی - تاریخی شهر یزد توسط یک ...   تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۸ یزد » اجتماعی اقدامی عجیب از سوی رییس شورای شهر یزد حجه الاسلام عباس زارع گاریزی رییس شورای شهر یزد روز گذشته در شورای شهر دست به اقدامی عجیب زده است. به گزارش تابناک یزدوی با  تراشیدن و خراب کردن سنگهای تزیینی صحن شورای شهر یزد به دلیل یک طرح این اقدام را انجام داده است. طرح اتشکده زرتشتیان و دخمه در قسمتی از سنگهای تزیینی صحن شورای شهر یزد باعث شد که رییس شورای شهر یزد عملا دست به اقدام شود!   گر آدمی چو ما همه باید به یک مرام گفتم : ملبٌسی ؟ . چه لباسی ؛ دلیل آن ؟ از ما که نیستی ! بنمایم شلیل * آن ؟ گر آدمی چو ما همه باید به یک مرام ورنه تکبٌرت به چه ؟ ؛ و که ذلیل آن ؟ گر برتری بیار به آن شاهد و قرین ورنه مقاتله جو! ، این غلیلِ ** ان رو پای خلق بوس که خوش ظنٌ بُده به تو بر راه راست شو ! و نشو در کلیلِ آن هر برتری به خوبی و خدمت به خلق ماست هریک سند شود ؛ به کثیر و قلیلِ آن گر خود بزرگ بینی و قشری ، به یادِ باد تحصیل علم کن ! و جواز و حلیل آن هر بنده ای ز خلق چنان که نوشته اند  صنع خداست ، حکمتِ لطف جلیل آن هرکس که آفرید خدا از خودِ خداست زد خصلتی به آتش و ما را خلیل آن گشته سیاهپوست یکی ، دیگری سفید وانگاه خلق کرد به هریک سَبیل آن رو توبه کن و بیاموز بیش از این ... شاید که شد قبول ؛ و در سلسبیل آن * لباسی که زیر زره میپوشند و معرف طایفه و شغل و گاه عقیده و مرام یک جنگجوست ** غلیل نوعی گلوله ی جنگی دست ساز ابتدائی و کم کارآمد است , ...ادامه مطلب

  • رهنمود وحشی بافقی یه سلطان در دادگری و عدالت گستری

  • تشویق سلاطین به دادگری توسط نخبگان جامعه درست است كه عدالت از بالا به پائین جامعه سرایت می كند ؛ اما این نیز درست است كه استبداد ذاتی و عادی در یك جامعه نیز می تواند سبب اصلی ظهور حكام مستبد در آن جامعه باشد . كدام یك از اعضاء فلان جامعه یا از آحاد مردم ممكن است به قدرت برسند و خودكامگی نكنند ؟ . حال روش مقابله با این استبداد از بالا چگونه است ؟ : 1 - مبارزه  از بیرون از حكومت ، چون ابومسلم خراسانی - محمدرضا خان بافقی - فرخی یزدی - و.. 2 - مبارزه از درون حكومت ، مثل مبارزات برمكیان تا شاید وحشی بافقی و.. اشعار وحشی در مدح از میر میران را البته می توان « مدیحه » خواند ؛ اما به تفسیر دیگری می توانند همچنین تشویق میرمیران ، و اعضاء حكومت وی ، به دادگری محسوب شوند . در واقع وحشی بافقی در این مورد خواه نا خواه نظریٌه دیكتاتوری عادل یا دیكتاتوری صالح را ارج می نهد ، امر به ظاهر می كند و فرض را برعدالت حاكم می گذارد تا وی تشویق شده در اثبات این فرض بكوشد : در زمان عدالت تو كه هست شوهر شیرماده آهوی نر مادری كرد گرگ ماده و شد دایه برٌه های بی مادر یا این شعر : دست انصاف تو آن كرد كه در پای حمام حلقه دیده باز است چو زرین خلخال و یا این شعر : زبرج عدلش از خورشید بر باغ جهان تابد به بازار آورد گل باغبان در بهمن و آبان فتاده گرگ را با میش در ایام او وصلت صدای نغمه صور است و آواز نی چوپان برای بكتاش بیك ، حاكم كرمان ، نیز سروده است : جهان مكرمت بكتاش بیك عادل باذل كه دانش مصدر عدل است و جانش مظهر احسان  ,وحشی بافقی ، بی عدالتی ، جامعه صفوی ، شهر یزد ...ادامه مطلب

  • وحشی بافقی یزدی در ناحیه ی فقر و عالم صوفیگری

  • کمال االدین وحشی بافقی یزدی (5) جغرافیای وحشی بافقی ، فقر ، اقتصاد ، صوفیگری ، عرفان ،     جغرافیای وحشی بافقی ، شاعر جهان چهارم شاعری داریم بنام كمال الدین وحشی بافقی ؛ یزدی ها می گویند از آن ما است چون تقریبا" همه عمرش در یزد زندگی كرده است .بعضی از كرمانی ها می گویند كرمانی است چون چند روزی در كرمان به سر برده است .اقامتش در كاشان ظاهرا" خیلی بیش از كرمان است . ایرانی ها می گویند از آن ما است ؛ رئیس جمهوری جدیدا" در مجمع عمومی سازمان ملل در رده سعدی و حافظ از وی نام برده است .جهانیان حتما" اورا جهانی می دانند ....اگر فقط پنج شعرش را بخوانند ! نه؟ اگر فقط ده شعرش را بخوانند ( دیوانش ترجمه نشده است ؛ چگونه بخوانند ؟ ) . وحشی ، بافقی است ، آبادیی قدیمی كه امروزه یك شهر است و با شخصیتی تاریخی و فرهنگی و به خصوص اقتصادی . وحشی بافقی ، جهانی است ، اما نه از جهان اول ! نه از جهان دوم ، نه از جهان سوم ، بلكه از جهان چهارم ، همان جهانی كه جهان فقر هم نامیده می شود و به تناسب با وحشی بافقی ، یعنی كسی كه بنا به شواهد و قرائن موجود در طول زندگیش سر و سامان نداشت :  - سر ، یعنی « زن »  - سامان ، یعنی « خانه » معلم مكتب بود و در اعیاد ، شاید بیشتر نوروز تا نوروز ، حضور میر میران ، والی یزد و داماد شاه طهماسب صفوی ، كه در یزد برای خود دربار كوچكی تدارك دیده بود ، می رفت ، شعر می خواند ، یا در واقع مدح می كرد و صله می گرفت ! . وحشی بافقی با بافق شروع می شود ، با روستا ، باروستا زادگی ، با مهاجرت و با نوعی خوش نشینی : رو به شهر و ملك خویش آورد هر آواره ای وحشی بی خانمان در كوه و صحرا همچنان بنا بر این وحشی قبل از هر چیز ، و فبل از این كه با شعر شروع كند ، با فقر شروع می كند .    وحشی بافقی و تعبیر وی از فقر گفتیم كه وحشی بافقی سر و سامان نداشت ؛ و مهمترین شاهد این وضع در شعری مشهور از خود وی نمایان است : مجنون به من بی سر و پا میماند غمخانه من به كربلا میماند جغدی به سرای من فرود آمدو گفت كاین خانه به ویرانه ما میماند وی در شعر دیگری ضمن آن كه به اصطلاح عارفانه به مزیٌت « ناداری » در مقابل دارندگی ، كه می تواند قیدی در زندگی معنوی باشد ، اشاره می كند ؛ می سراید : خواهم آ, ...ادامه مطلب

  • و نمی فهمد او

  • و نمیفهمد او   و نمی فهمد اد که چه می گوید! چه اراجیفی را که به هم میبافد ! سلطه اش بر سبد ارزی ما دانه ای از ارزن ، پری از کاه ، و نمی از دریاست ؛ و تکبٌر هایش ؟ تو نگو ، اقیانوس ... او که باشد که گدائی خدا را بکند ؟! معتبر گشته به نیرنگ و ریا مستند گشته به زور و تزویر فکر کرده است که شاه است و وزیر . به فرض ، که وزیری باشد ؛ اختیارش به چه حکمی ممهور ؟ ، گشته و او مغرور ؟ معتبر نیست چنین  ( ناخوانا ) گروه : نو نوع : نیمائی موضوع : اداری - اقتصادی نام : و نمی فهمد او شاعر : علیرضا آیت اللهی تاریخ : بهار 1365  محل : وزارت اقتصاد ,نخستین سروده ، تاثیر پذیری از شاعر دیگر ، تاثیر پذیری از محیط ، هدف پذیرش شعر در جامعه ، انگیزه سیاسی ، شعر سیاسی ...ادامه مطلب

  • گر وطن از آن توست پس چرا رها کردی ؟!!!

  •  گر وطن از آن توست پس چرا رها کردی ؟     گر وطن از آن توست پس چرا رها کردی ؟ دین و عِرق بنهادی ، نذر ما سوی کردی ! گروه : کهن نوع : تک بیت موضوع : رها کردن وطن نام : دین و عِرق بنهادی ! شاعر : علیرضا آیت اللهی تاریخ : شهریور 1358  محل : پاریس توضیح : در پاسخ با یکی از استادان چپگرای ایرانی در پاریس که یادداشتی برای شاعر نهاده بود . ,شعر ساده ، شعر زیبا ( هنر ) شعر دلپذیر ، شعر روح انگیز و نشاط آور ، شعر آموزنده ، شعر انسان ساز ( سازنده ) شعر ترقیخواه ، شعر اجتماعی ...ادامه مطلب

  • توفیق در ریاکاری است !

  • مذبذب       ابلیس شبی رفت به بالین جوانی گفتا که دغل باش و مذبذب و ریاکار با آیه قرآن و حدیث و دو روایت دائم تو بجو مال و هم جاه به دست آر گروه : کهن نوع : چهار پاره  موضوع : انتقادی - اجتماعی شاعر : علیرضا آیت اللهی تاریخ : تابستان 1358  محل :یزد ,علیرضا آیت اللهی . شعر اصولی . شعر اصولگرا . دبیر ادبیات . شعر کاربردی . شعر سازنده . پروفسور هشترودی . دکتر غلامحسین صدیقی . ...ادامه مطلب

  • گرانی

  • آی آدم ها ! شما كاینجا نشسته شعر می خوانید عید نزدیك است و من مخمور ، می دانید ؟ گرانی  كرده  بیداد و  دلم  ناشاد چگونه این پریده رنگ من را هم نمی خوانید ؟ گروه : كهن نوع : چهارپاره رده : اجتماعی ( اقتصادی ) نام : گرانی كرده بیداد شاعر : علیرضا آیت اللهی تاریخ : اسفند 1348  مكان : تهران ویرایش نشده منتشر نشده ,شعر کهن ، چهارپاره ، شعر اجتماعی و اقتصادی ، گرانی کرده بیداد ، علیرضا آیت اللهی ، اسفند 1348 ، تهران ...ادامه مطلب

  • شعر برای تفریح و سرگرمی

  •   سال تحصیلی 1339 - 40 ، سال سوٌم دبیرستان ، یکی از بدترین سالهای تحصیلی من بود ؛ و احتمالا" به سه دلیل اساسی - طی دوران بلوغ - انتقال از دبیرستان پهلوی یزد با همکلاسانی از هر جهت در سطحی پائین تر به دبیرستان امیر کبیر آن شهر با همکلاسانی از هر جهت بالاتر و احساس عقب ماندگی درسی غیر قابل پوشش نسبت به آنها - اینکه نیمی از دبیران دبیرستان از خویشان و دوستان پدرم بودند و دارای خرده حسابهائی با برخی دیگر از دبیران... ... و فکر می کنم به همین دلایل از دی 1340، در سال چهارم دبیرستان ، به مرضی خطرناک ، نسبتا" ناشناخته و لاعلاجگونه مبتلا شدم که نهایتا" دکتر سینا تجویز کرد که درس را رها کرده به مسافرت و تفریح بپردازم .... و ارزانتر از همه والیبال کردن و شعر و قصٌه خواندن بود ... ... درس را عملا" رها کرده بودم ؛ امٌا خواندن شعر و صنایع شعری( بدیع و عروض و قافیه ) مرا به شدٌت مشغول داشته بود و از آنجمله جمع آوری شعر هائی که می پسندیدم ، یادداشت کردن آنها  ؛ و البته بیش از همه شعرهائی عاشقانه چون این شعر از ابو القاسم لاهوتی : عاشقم عاشق به رویت گر نمی دانی بدان   سوختم در آرزویت گر نمی دانی بدان    ,شعر درمانی ٫ سرگرمی ، کاربرد شعر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها