شعر برای تفریح و سرگرمی

ساخت وبلاگ

 

سال تحصیلی 1339 - 40 ، سال سوٌم دبیرستان ، یکی از بدترین سالهای تحصیلی من بود ؛ و احتمالا" به سه دلیل اساسی
- طی دوران بلوغ
- انتقال از دبیرستان پهلوی یزد با همکلاسانی از هر جهت در سطحی پائین تر به دبیرستان امیر کبیر آن شهر با همکلاسانی از هر جهت بالاتر و احساس عقب ماندگی درسی غیر قابل پوشش نسبت به آنها
- اینکه نیمی از دبیران دبیرستان از خویشان و دوستان پدرم بودند و دارای خرده حسابهائی با برخی دیگر از دبیران...
... و فکر می کنم به همین دلایل از دی 1340، در سال چهارم دبیرستان ، به مرضی خطرناک ، نسبتا" ناشناخته و لاعلاجگونه مبتلا شدم که نهایتا" دکتر سینا تجویز کرد که درس را رها کرده به مسافرت و تفریح بپردازم .... و ارزانتر از همه والیبال کردن و شعر و قصٌه خواندن بود ...
... درس را عملا" رها کرده بودم ؛ امٌا خواندن شعر و صنایع شعری( بدیع و عروض و قافیه ) مرا به شدٌت مشغول داشته بود و از آنجمله جمع آوری شعر هائی که می پسندیدم ، یادداشت کردن آنها  ؛ و البته بیش از همه شعرهائی عاشقانه چون این شعر از ابو القاسم لاهوتی :
عاشقم عاشق به رویت گر نمی دانی بدان
 
سوختم در آرزویت گر نمی دانی بدان 
 
شعر یزد از شاعر یزدی رواست...
ما را در سایت شعر یزد از شاعر یزدی رواست دنبال می کنید

برچسب : شعر درمانی ٫ سرگرمی , کاربرد شعر, نویسنده : علیرضا آیت اللهی poemiran بازدید : 645 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1392 ساعت: 22:29

لینک دوستان

خبرنامه