یکی از مردمان سرخ - آبی

ساخت وبلاگ
بکی از مردمان سرخ - آبی
رفته بوده ست توی قصٌابی
گفته بودست شیر می خواهم
دوسه بسته پنیر می خواهم
ربٌ انگور هم اگر دارید
دو - سه تا بهر من نگهدارید
دو - سه کبسه برنج می خواهم
شهد ناب ترنج می خواهم
آبِ خشک پنیر می خواهم
رنگ مشکی ِ سیر می خواهم
مبل استیل زرد متری چند ؟
مشتری هستم اینقدر تو نخند !
گفت قصٌاب جایت اینجا نیست
جای مغزت به کلٌه ات خالی است 
پند گیر از من این و مغز بخر 
تا نبینند پیش من یک خر !
که برای خَرَم مجالی نیست
جلوی دخل صاحبت تو نایست !

گروه : کهن
نوع : مثنوی
موضوع : طنز اجتماعی
نام : یکی از مردمان سرخ - آبی
شاعر : علیرضا آیت اللهی
تاریخ : تابستان 1351 

محل : باقی آباد یزد 

شعر یزد از شاعر یزدی رواست...
ما را در سایت شعر یزد از شاعر یزدی رواست دنبال می کنید

برچسب : شعر کهن , مثنوی , طنز اجتماعی , یکی از مردمان سرخ آبی , علیرضا آیت اللهی ,تابستان 1351 , باقی آباد یزد, نویسنده : علیرضا آیت اللهی poemiran بازدید : 549 تاريخ : پنجشنبه 14 شهريور 1392 ساعت: 14:57

لینک دوستان

خبرنامه