لب گشایم با زبان سرخ اناالحق مزید !

ساخت وبلاگ

 سرِ سبز

 

تا زمانی که سرم سبز است و چشمانم سفید
این دماغم گنده و اقبال چون برگ شوید
چشم را ننگر که بر چشم فسونسازش چرید ؛
گوش ها باز و فراست ساز با بانگ برید
گونه هایم زرد و پشت لب چو مردان حدید
لب گشایم با زبان سرخ « اناالحق » مزید
سینه شرحه شرحه از درد لئیمان پلید
راست تر از گفته من را به دنیا کس ندید

گروه : کهن
نوع : قطعه
موضوع : دفاع ار زاستگوئی خود !
نام : سرسبز (1)
شاعر : علیرضا آیت اللهی
تاریخ : زمستان 1355 
محل : مرکز فرهنگ مردم سازمان رادیو تلویزیون ملٌی ایران
(1) در مرکز فرهنگ مردم انجوی شیرازی رئیس مستقیم شاعر مردم شناس بود و دائما" در امور آن مرکز دچار تفاوت نظر های اساسی و بحث و فحص بودند که انجوی « سرسبزی » ( یعنی جوانی ) شاعر را به رخش می کشید و روزی وقتی مطلبی را شاعر از دکتر غلامحسین صدیقی برای وی نقل کرد انجوی آن را تلویحا" دروغ خواند که این شعر در پاسخش سروده شد و پس از چند روز نیز شاعر از آن مرکز استعفا داد .
شعر یزد از شاعر یزدی رواست...
ما را در سایت شعر یزد از شاعر یزدی رواست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا آیت اللهی poemiran بازدید : 583 تاريخ : پنجشنبه 21 آذر 1392 ساعت: 13:18

لینک دوستان

خبرنامه